اولین موس بی سیم


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : پنج شنبه 30 بهمن 1393
النود


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : پنج شنبه 30 بهمن 1393
بزرگترین مار جهان ...........


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : پنج شنبه 30 بهمن 1393
اگر انسان دم داشت


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : یک شنبه 26 بهمن 1393
سوالات هوشی

۱-يک فروند هواپيما در مرز آمريکا و کانادا سقوط ميکند. بازماندگان از سقوط را در کجا دفن ميکنند؟

 

1: کانادا    2: آمریکا   3: هیچکدام

 

 ۲-گرگي به بالاي کوه ميرود تا غرش شبانه اش را آغاز کند.چه مدت طول ميکشد تا به بالاي کوه برسد؟

1: دو شب   2: پنج شب   3: هیچکدام

 

۳- اگر به طور اتفاقي وارد کودکستان دوران کودکيتان شويد، آيا قادر به خواندن نوشتن و انجام جدول ضرب خواهيد بود؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۴-آيا امکان دارد يک نفر سريعتر از رودخانه ميسيسيپي شنا کند؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۵-آقاي بيل اسميت و خانم ژانت اسميت از هم طلاق ميگيرند. پس از مدتي خانم ژانت اسم اوليه خود را پس ميگيرد . با اين حال، پس از پنج سال با اينکه هنوز از آقاي بيل اسميت طلاق گرفته است، دوباره خانم ژانت اسميت ميشود . آيا اين قضيه امکانپذير است؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۶-آقاي جيم کوک مشکوک به قتل است ولي وقتي که پليس از او سوال ميکند که در موقع قتل کجا بوده است، آقاي جيم ميگويد در خانه مشغول تماشاي سريال مورد علاقه ام بوده ام. حتي جزئيات سريال را براي پليس شرح ميدهد . آيا اين موضوع ثابت ميکندکه آقاي جيم بيگناه است؟

 

 1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۷-يک شترمرغ تصميم ميگيرد که به وطنش بازگردد . چه موقع براي پرواز او به جنوب مناسب است؟

1: بهار   2: پاییز   3: هیچکدام

 

۸-جمله بعدي صحت دارد.جمله قبلي غلط است.آيا اين قضيه منطقي است؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۹- آيا امکان دارد که يک اختراع قديمي قادر باشد که پشت ديوار را به ما نشان دهد؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

 ۱۰-اگر بخواهيد يک نامه به دوستتان بنويسيد، ترجيح ميدهيد با شکم پر يا با شکم خالي بنويسيد؟

1: پـــر   2:خالـــی   3: هیچکــــدام

 

 ۱۱-يک خروس در بام خانه اي که شيب دوطرفه دارد، تخم ميگذارد. اين تخم از کدام طرف ميافتد؟

 

1: شـــمال   2: جنــــــوب   3: هیچـکـــدام

 

۱۲-خانمي عاشق رنگ قرمز است و تمام وسايل او به رنگ قرمز است. او در آپارتماني يک طبقه که قرمزرنگ است، زندگي ميکند. صندلي و ميز او قرمز رنگ است . تمام ديوارها و سقف آپارتمان قرمزرنگ هستند. کفپوش آپارتمان و فرشها نيز قرمزرنگ هستند.تلويزيون هم قرمز رنگ است. سريع پاسخ دهيد که پله هاي آپارتمان چه رنگي هستند؟

1: قـــرمز   2: آبـــی   3: هیچکــــدام

 

۱۳-پدر و پسري را که در حادثه رانندگي مجروح شده بودند، به بيمارستان مي برند . پدر در راه بيمارستان فوت مي کند ولي پسر را به اتاق عمل مي برند. پس از مدتي دکتر مي گويد من نمي توانم اين شخص را عمل کنم، به علت اينکه او پسر من است . آيا به نظر شما اين داستان ميتواند صحت داشته باشد؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۱۴-اگر چهار تخم مرغ، آرد، وانيل، شکر، نمک و بيکينگ پودر را با همديگر مخلوط کنيد، آيا کيک خواهيد داشت؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۱۵- آيا مي توانيد از منزلتان بالاتر پرش کنيد؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۱۶- يک کيلوگرم آهن چند گرم سنگينتر از يک کيلو گرم پنبه است؟

 

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

۱۷-مردي به طرف يک پليس که در حال جريمه کردن اتومبيل بود، مي رود و التماس ميکند که پليس جريمه نکند ولي آقاي پليس قبول نميکند. به پليس نه يک بار بلکه هشت بار بد دهني مي کند . جواب دهيد که اين مرد چند بار جريمه خواهد شد؟

1: هشت بـار   2: نــه بار   3: هیچکـــدام

 

۱۸- اگر تمام رنگها را با هم مخلوط کنيد، آيا رنگين کمان خواهيم داشت؟

1: آری   2: خیر   3: هیچکدام

 

 

 

 

 

« پاسخنامه تشریحی » :

 

۱ )

 

هيچ کدام. بازماندگان که زنده هستند نيازي به دفن کردن ندارند.

 

۲)

 

هيچکدام. گرگ پيشتر بالاي کوه است.

 

۳ )

 

آري، شما فقط از کودکستان ديدن ميکنيد و با همين شرايطي که الان داريد فقط وارد کودکستان شدهايد.

 

۴ )

 

آري، چونی که رودخانهها که قادر به شنا کردن نيستند!

 

۵ )

 

خير، شما پيش از اينکه کيک داشته باشيد بايد آن را بپزيد !

 

۶)

 

 آري،.بپريد و ببينيد که خانه شما چقدر ميپرد!

 

۷ )

 

هيچ کدام. يک کيلوگرم آهن با يک کيلوگرم پنبه به طور دقيق برابر هستند.

 

۸ )

 

 هيچ کدام. خودرو به آن مرد تعلق ندارد.

 

۹ )

 

خير.رنگ خاکستري خواهيد داشت.

 

۱۰ )

 

هيچ کدام.خروس که تخم نميگذارد!

 

۱۱)

 

 هيچ کدام.آپارتمان يک طبقه که راه پله ندارد!

 

 

 

۱۲)

 

آري. اگر اين سوال را نتوانستيد جواب دهيد، واي بر شما.دکتر يک خانم جراح است يعني اين شخص مادر پسر است!

 

۱۳)

 

آري ژانت با يک آقاي ديگر که فاميلاش اسميت بوده، ازدواج کرده است.

 

۱۴)

 

 خير.چون که ممکن است اين سريال تکراري باشد و او پيشتر اين سريال را ديده باشد.

 

۱۵)

 

 هيچ کدام.شتر مرغ که قادر به پرواز نيست.

 

۱۶ )

 

هيچ کدام. چون که جملات متضاد هم هستند.

 

۱۷)

 

 آري.پنجره يک اختراع قديمياست که به وسيله آن ميتوان پشت ديوار را مشاهده کرد!

 

 

 

۱۸ )

 

هيچ کدام.بهتر است که يک نامه عاشقانه را با قلم و کاغذ بنويسيد و با شکم نميتوان نامه نوشت


|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : شنبه 25 بهمن 1393
شهید حسین خرازی

زندگینامه ی شهید حسین خرازی

خرازي، حسین فرمانده لشگر14امام حسین (علیه السلام) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

 

 سال 1336 ه.ش در يكي از محله‌هاي مستضعف‌نشين شهر شهيدپرور اصفهان بنام كوي كلم، در خانواده‌اي آگاه، متقي و با ايمان فرزندي متولد شد كه او را حسين ناميدند.

 از همان آغاز، كودكي باهوش و مودب بود. در دوران كودكي به دليل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم ديني، او نيز به اين مجالس راه پيدا كرد.

 از آنجا كه والدين او براي تربيت فرزندان اهتمام زيادي داشتند، او را به دبستاني فرستادند كه معلمانش افرادي متعهد، پايبند و مراقب امور ديني و اخلاقي بچه‌ها بودند. علاوه بر آن، اكثر اوقات پس از خاتمه تكاليف مدرسه، به همراه پدر به مسجد محله ؛مي‌رفت و به خاطر صداي صاف و پرطنيني كه داشت، اذان‌گو و مكبر مسجد شد.

 

 فعاليتهاي سياسي – مذهبي

 حسين در زمان فراگيري دانش كلاسيك، لحظه‌اي از آموزش مسائل ديني غافل نبود. به تدريج نسبت به امور سياسي آشنايي بيشتري پيدا كرد و در شرايط فساد و خفقان دوران طاغوت گرايش زيادي به مطالعة جزوه‌ها و كتب اسلامي نشان داد.

 در سال 1355 پس از اخذ ديپلم طبيعي به سربازي اعزام شد. در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازي، فعالانه به تحصيل علوم قرآني در مجامع مذهبي مبادرت ورزيد. طولي نكشيد كه او را به همراه عده‌اي ديگر بالاجبار به عمليات سركوبگرانه ظفاردر (عمان) فرستادند. حسين از اين كار فوق العاده ناراحت بود و با آگاهي و شعور بالاي خود، نماز را در آن سفر تمام مي‌خواند. وقتي دوستانش علت را سئوال كردند در جواب گفت: اين سفر، سفر معصيت است و بايد نماز را كامل خواند.

 در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خميني مبني بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانه‌ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازي فرار كردند و به خليل عظيم امت اسلامي پيوستند. آنها در اين مدت، دائماً در تكاپوي فعالیتهای انقلابی وبا تشكلهای انقلابي محل درتماس بودند.

 

 پس از پيروزي انقلاب اسلامي

 شهيد حاج حسين خرازي از همان آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، درگير فعاليت در كميتة انقلاب اسلامي، مبارزه با ضد انقلاب داخلي و جنگهاي كردستان بود و لحظه‌اي آرام نداشت. به خاطر روحيه نظامي و استعدادي كه در اين زمينه داشت، مسؤوليتهايي را در اصفهان پذيرفت و با شروع فعاليت ضدانقلابيون در گنبد، مإموريتي به آن خطه داشت.

 دشمن كه هر روز در فكر ايجاد توطئه‌اي عليه انقلاب اسلامي بود، غائله كردستان را آفريد و شهيد حاج حسين خرازي در اوج درگيريها، زماني كه به كردستان رفت، بعد از رشادتهايي كه در زمينة آزاد كردن شهر سنندج (همران با شهيد علي رضاييان فرماندة قرارگاه تاكتيكي حمزه) از خود نشان داد، در سمت فرماندهي گردان ضربت كه قويترين گردان آن زمان محسوب مي‌شد، وارد عمل گرديد و در آزادسازي شهرهاي ديگر كردستان از قبيل ديواندره، سقز، بانه، مريوان و سردشت نقش مؤثري را ايفا نمود و با تدابير نظامي، بيشترين ضربات را به ضدانقلاب وارد آورد.

 

 شهيد و دفاع مقدس

 شهيد خرازي با شروع جنگ تحميلي بنا به تقاضاي همرزمان خود، پس از يك‌سال خدمت صادقانه در كردستان راهي منطقه جنوب شد و به سمت فرمانده اولين خط دفاعي كه مقابل عراقيها در جادة آبادان-اهواز در منطقه دار خوين تشكيل شده بود و بعداً در ميان رزمندگان اسلام، به «خط شير» معروف شد؛ منصوب گشت.

 خطي كه نه ماه در برابر مزدوران عراقي دفاع جانانه‌اي را انجام داد و دلاوراني قدرتمند را تربيت كرد. اين در حالي بود كه رزمندگان از نظر تجهيزات جنگي و امكانات تداركاتي شديداً در مضيقه بودند، اما اخلاص و روح ايمان بچه‌هاي رزمنده، نه تنها باعث غلبه سختيها و مشكلات بر آنها نشد بلكه هر لحظه آماده شركت در عمليات و جانفشاني بودند.

 در عمليات شكست حصر آبادان، فرماندهي جبهه دارخوين را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را كه عراقيها با نصب آن دو پل بر روي رود كارون، آبادان را محاصره كرده بودند، به تصرف درآورد.

 شهيد خرازي در آزادسازي بستان بهترين مانور عملياتي را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه‌هاي رملي و محاصره كردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عمليات پيروزمند طريق‌القدس بود كه تيپ امام حسين(ع) متشکل از رزمندگان اصفهان تشکیل شد. چیزی نگذشت که این یگان به لشگرارتقاء یافت و حاج حسین درمقام فرماندهی آن رشادتهای بی نظیری خلق کرد.

 در عمليات فتح‌المبين دشمن را در جاده عين‌خوش با همان تدبير فرماندهي‌اش حدود 15 كيلومتر دور زد و آنها را غافلگير نمود.

 يگان او در عمليات بيت‌المقدس جزو اولين لشگرهايي بود كه از رود كارون عبور كرد و به جاده اهواز – خرمشهر رسيد و در آزادسازي خرمشهر نيز سهم به سزايي داشت.

 از آن پس در عمليات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتي، والفجر 4 و خيبر در سمت فرماندهي لشكر امام حسين(ع)، به همراه رزمندگان دلاور آن لشگر، رشادتهاي بسياري از خود نشان داد.

 در عمليات خيبر كه توام با صدمات و مشقات زيادي بود. دشمن، منطقه را با انواع و اقسام جنگ‌افزارها و بمبهاي شيميايي مورد حمله قرار داده بود، اما شهيد خرازي هرگز حاضر به عقب‌نشيني و ترك موضع خود نشد، تا اينكه در اين عمليات يك دست او در اثر اصابت تركش قطع گرديد و پيكر زخم خورده او به عقب فرستاده شد.

 از بيمارستان يزد – همانجايي كه بستري بود – به منزل تلفن كرد و به پدرش گفت: من مجروح شده‌ام و دستم خراش جزئي برداشته، لازم نيست زحمت بكشيد و به يزد بياييد، چون مسئله چندان مهمي نيست. همين روزها كه مرخص شدم خودم به ديدارتان مي‌آيم.

 در عمليات والفجر 8، لشگر امام حسين(ع) تحت فرماندهي او به عنوان يكي از بهترين يگانهاي عمل كننده، لشكر گارد جمهوري عراق را به تسليم واداشت و پيروزيهاي چشمگيري را در منطقه فاو و كارخانه نمك كه جزو پيچيده‌ترين مناطق جنگي بود، به دست آورد.

 در عمليات كربلاي 5 در جلسه‌اي با حضور فرماندهان گردانهاو يگانها از آنان بيعت گرفت كه تا پای جان ايستادگي كنند و گفت: هركس عاشق شهادت نيست از همين حالا در عمليات شركت نكند، زيرا كه اين، يكي از آن عمليات عاشقانه است و از حسابهای مادی خارج است.

 لشكر او در اين عمليات توانست با عبور از خاكريزهاي هلالي كه در پشت نهر جاسم ؛ از كنار اروندرود تا جنوب كانال ماهي ادامه داشت ؛ شكست سختي به عراقي ها وارد آورد. عبور از اين نهر بدان جهت براي رزمنگان مهم بود كه علاوه بر تثبيت مواضع فتح شده، عامل سقوط يكي از دژهاي شرق بصره بود كه در كنار هم قرار داشتند.

 هدايت نيروهاي خط شكن در ميان آتش و بي‌اعتنايي او به تركشها و تيرهاي مستقيم دشمن و ايثار و از خودگذشتگي او، راه را براي پيشروي هموار كرد و بالاخره با استعانت از الطاف الهي در صبح آن فتح و پيروزي، حاج حسين با خضوع و خشوع به نماز ايستاد.

 

 خصوصيات برجسته شهيد

 شهيد خرازي با قرآن و مفاهيم آن مانوس بود و قرآن را با صداي بسيار خوبي قرائت مي‌كرد.

 روزهاي عاشورا با پاي برهنه به همراه برادران رزمنده خود در لشكر امام حسين(ع) در بيابانهاي خوزستان به سينه‌زني و عزاداري مي‌پرداخت و مقيد بود كه شخصاً در اين روز زيارت عاشورا بخواند.

 او علاوه بر داشتن تدبير نظامي، شجاعت كم‌نظيري داشت. با همه مشكلات و سختيها، در طول ساليان جنگ و جهاد از خود ضعفي نشان نداد. قاطعيت و صلابتش براي همه فرماندهان گردانها و محورها، نمونه و از ابهت فرماندهي خاصي برخوردار بود.

 حساسيت فوق‌العاده‌اي نسبت به مصرف بيت‌المال داشت، هميشه نيروها را به پرهيز از اسراف سفارش مي‌كرد و مي‌گفت: وسايل و امكاناتي را كه مردم مستضعف دراين دوران سخت زندگی جنگی تهيه مي‌كنند و به جبهه مي‌فرستند بيهوده هدر ندهيد. آنچه می ‌گفت عامل آن بود. به همين جهت گفتارش به دل مي‌نشست.

 حاج حسين معتقد به نظم و ترتيب در امور و رعايت انضباط نظامي بود و از اهتمام به آموزش نظامي برادران و تربيت كادرهاي كارآمد غافل نبود.

 نيمه‌هاي شب اغلب از آسايشگاهها و محلهاي استقرار نيروي لشكر سركشی نموده و حتی نحوه خوابيدن آنها را كنترل مي‌كرد. گاه، اگر پتوي كسی كنار رفته بود با آرامش تمام آن را بر روي او می ‌كشيد.

 او به وضع تداركات رزمندگان به صورت جدي رسيدگی مي‌كرد.

 شهيد خرازي يك عارف بود. هميشه با وضو بود. نمازش توام با گريه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نمي‌شد.

 او معتقد بود؛ هرسرنوشتی که برایمان رقم میخوردو هرچه كه به سرمان مي‌آيد از نافرماني خداست و همه، ريشه در عدم رعايت حلال  و حرام خدا دارد.

 دقت فوق‌العاده‌اي در اجراي دستورات الهي داشت و اين اعتقاد را بارها به زبان مي‌آورد كه: سهل‌انگاري و سستي در اعمال عبادي تاثير نامطلوبي در پيروزيها دارد.

 دائماً به فرماندهان رده‌هاي تابعه سفارش مي‌كرد كه در امور مذهبی برادران دقت كنند.

 هميشه لباس بسيجی بر تن داشت و در مقابل بسيجی ها، خاكي و فروتن بود. صفا، صداقت، سادگی و بی ‌پيرايگی از ويژگيهای او بود.

 

 نحوه شهادت :

 

 او با آنكه يك دست بيشتر نداشت ولي با جنب و جوش و تلاش فوق‌العاده‌اش هيچ‌گاه احساس كمبود نمی ‌كرد و برای تامين و تدارك نيروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراواني مي‌نمود.

 در بسياری از عملياتها حاج حسين مجروح شد. اما براي جلوگيري از تضعيف روحيه همرزمانش حاضر نمی ‌شد پشت جبهه انتقال يابد.

 در عمليات كربلای 5، زماني كه در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشكل مواجه شده بود، خود پيگير جدي اين كار شد، كه در همان حال خمپاره‌اي در نزديكي‌اش منفجر شد و روح عاشورايي او به ملكوت اعلي پرواز كرد و اين سردار بزرگ در روز هشتم اسفندماه 1365 در جوار قرب الهي ماوا گزيد؛ سردار دلاوري كه همواره در عمليات پيشقدم بود و اغلب اوقات شخصاً به شناسايي مي‌رفت.

 در هر شرايطی تصميمش براي خدا و در جهت رضاي حق بود.

 او يار حسين زمان، عاشق جبهه و جبهه‌ايها بود و وقتی به خط مقدم می ‌رسيد، گويی جان دوباره‌ای می ‌يافت؛ شاد می ‌شد و چهره‌اش آثار اين نشاط را نمايان می ‌ساخت.

 شهيد خرازی پرورش يافته مكتب حسين(ع) و الگوی وفاداری به اصول و ايستادگی بر سر ارزشها و آرمانها بود. جان شيفته‌اش آنچنان از زلال مكتب حيا‌ت‌بخش اسلام و زمزمه خلوص، سيراب شده بود كه كمترين شائبه سياست‌بازی و جاه‌طلبی به دورترين زاويه ذهنش راه نمی ‌يافت.

 اين شهيد سرافراز اسلام با علو طبع و همت والايي كه داشت هلال روشن مهتاب قلبش، هرگز به خسوف نگراييد و شكوفه‌های سفيد نهال وجودش را آفت نفس، تيره نگردانيد. در لباس سبز سپاه و ميقات مسجد، مُحرِم شد، در عرفات جبهه وقوف كرد و در منای شلمچه و مسلخ عشق، جان به جان آفرين تسليم نمود.

 

 یک سفارش از شهید:

 همواره سعي‌مان اين باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داريم و شهدا را به عنوان يك الگو در نظر داشته باشيم، كه شهدا راهشان، راه انبياست و پاسداران واقعي هستند كه در اين راه شهيد شدند.

 ... ما لشكر امام حسينيم، حسين‌وار هم بايد بجنگيم، اگر بخواهيم قبر شش گوشه امام حسين(ع) را در آغوش بگيريم، جز اين نبايد كلامي و دعايي داشته باشيم كه «الّهُمَّ اجعل مَحيايَ، مَحيا محمدّ و آلِ محمد و مَماتي، مَماتَ محمّد وَ آلِ محمد»


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : جمعه 24 بهمن 1393
پرهام دادخواه تهرانی


|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : جمعه 24 بهمن 1393
صادق غلامی فشارکی


|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : جمعه 24 بهمن 1393
سید مهدی حسینی


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : جمعه 24 بهمن 1393
امیر حسن موسوی زاده


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : محمد میثم پورکاظمی
تاریخ : جمعه 24 بهمن 1393